توضیحات
شکستن طلسم نحسی : من یک واعظ یا معلم پرهیجان نیستم و گاهی اوقات وقتی شما هیجان انگیز نیستید، دسترسی به مردم نسبتاً سخت است. بنابراین من فقط نمی خواستم بروم.
هدایت ماندگار : من در جای دیگری جلسه ای برگزار می کردم و در حالی که در مورد ملاقاتم دعا می کردم، خدا با من کاملاً قطعی صحبت کرد و گفت: “می خواهم به کلیسای کشیش دیگر بروی.”
شکستن طلسم نحسی
شکستن طلسم نحسی : کشیش قبلاً قبلاً برایم نامه نوشته بود و دوباره از من پرسید که آیا میآیم، بنابراین نامهای برای او نوشتم و گفتم: “حالا میتوانم بیایم.” بنابراین به کلیسای او رفتم و همانطور که گفتم، یکشنبهها جمعیت زیادی داشتیم.
لینک مفید : ابطال و شکستن طلسم
اما در شبهای هفته جمعیت بسیار کم به نظر میرسید. کشیش و کشیش همکار به من میگفتند: “برادر هاگین، اگرچه کلیسای ما نسبتاً بزرگ است، اما هرگز نتوانستهایم در هیچ احیایی یک روز خدمت داشته باشیم.
شکستن طلسم نحسی : مردم ما افراد کارگری هستند و گاهی زن و شوهر هر دو کار میکنند. ” در شهر بزرگی از این نوع، مردم در منطقه وسیعی زندگی میکنند، و من میتوانستم بفهمم که چرا ممکن است به سختی به خدمات روزانه برسند.
لینک مفید : شکستن طلسم برای بچه دار شدن
بنابراین ما با خدمات روزانه در آن کلیسای بزرگ با حضور دو نفر شروع کردیم! صبح روز بعد شش وقت داشتیم. هر روز کشیش و همکار کشیش سعی داشتند مرا تقویت کنند و تشویق کنند.
شکستن طلسم نحسی : شما بیشتر از آنچه تصور می کنید به ما کمک می کنید. حالا اجازه ندهید شلوغی های کوچک روزهای هفته شما را آزار دهند. شما افراد بیشتری را نسبت به برادر فلانی جذب می کنید (و آنها از یک بشارت دهنده معروف نام می برند).
لینک مفید : شکستن طلسم درس نخواندن
ما هر شب جمعیت را می شماریم و تو بیشتر از او نقاشی می کشی.» سپس روز بعد دوباره همه اینها را به من می گفتند. یک یا دو هفته ادامه دادند. در نهایت به آنها گفتم: “برادران، دلیلی وجود ندارد که بخواهید مرا تقویت کنید و مرا تشویق کنید.
شکستن طلسم نحسی : من نمی روم تا خدا بگوید “ترک” آنها پاسخ دادند: “اوه، یک هفته دیگر پیش ما می مانی؟” گفتم: “بله، من می مانم زیرا خدا به من نگفته است. هنوز ترک کن اگر تو یا خدا به من گفت که برو، من می روم. اما من ناامید نمی شوم.
لینک مفید : شکستن طلسم بچه دار نشدن
خدا به من گفت بیام اینجا. اگر او نمی آمد من نمی آمدم. و اگر کسی به جز دو زن مسن بند بند نیاید، در مورد آن زحمت یا نگرانی نخواهم داشت.» منظورم کاملاً این بود.
شکستن طلسم نحسی : ما با دو نفر در خدمات روزانه شروع به کار کردیم. من نگاه نکردم که ببینم اگر آنها دندان گیر بودند یا نه، اما ما با دو زن در مراسم شبانه روز شروع کردیم، اما قبل از اینکه جلسه تمام شود.
لینک مفید : شکستن طلسم شوهر
من 120 در مراسم صبحگاهی شمردم. حمد خداوند! و این در طول هفته بود. پاسخ داد: «ما موعظههای دیگر «ایمان» داشتهایم که برای موعظه اینجا آمدهاند و شما تنها کسی هستید که به آنچه او موعظه میکند، دعوت کردهایم.
شکستن طلسم نحسی : ما در مورد آن صحبت کردیم و احساس کردیم که به وزارت شما نیاز داریم، زیرا قبلاً هرگز وزیر آموزش به اینجا نیامده بودیم. میدانستیم که به خدمت تدریس شما در کلیسای خود نیاز داریم.
لینک مفید : شکستن طلسم دل سیاهی
اما میترسیدیم که دلسرد شوید و بروید. هر واعظ دیگری که به اینجا دعوت کردهایم، طوفانی درباره ایمان در طول مراسم شبانه به راه میاندازد.
شکستن طلسم نحسی : سپس در روز چهرهاش با دلسردی دراز میشد و میگفت: “خب، من میروم!” سپس باید او را تقویت کنیم و تشویقش کنیم و حتی اگر بماند به او قول پول بیشتری بدهیم.”
لینک مفید : شکستن طلسم شوهر
اما من معتقدم که کلام خدا باید توسط همه ما اجرا شود، خواه ما واعظ باشیم یا اعضای غیر روحانی – یا هر که هستیم. و کلام خدا کار می کند. من شما را به انجام کاری که خودم انجام نداده ام یا انجام نداده ام تشویق نمی کنم.
شکستن طلسم نحسی : فیلیپیان 4:6 (تقویت شده) 6 از هیچ چیز ناراحت و نگران نباشید [خب، آن وقت در مورد مشکل خود چه خواهید کرد؟]، بلکه در هر شرایطی و در هر کاری با دعا و درخواست [درخواست قطعی] با شکرگزاری به بیان خواسته های خود به خدا ادامه دهید.
لینک مفید : شکستن طلسم انسان
یا میتوانیم اینطور بگوییم: چه بار باشد، چه دغدغه، اضطراب، نگرانی یا نگرانی، باید آنها را به او بسپاریم، آنها را بر او بیندازیم، و آنها را بر سر خداوند بیاندازیم.
شکستن طلسم نحسی : و ما باید آن را یک بار برای همیشه انجام دهیم (اول پطرس 5: 7 آمپر.). ما در این زمینه زمانی گناه می کنیم که از کلام اطاعت نکنیم و بارهای خود را به خداوند برسانیم و آنها را در آنجا رها کنیم.
لینک مفید : طلسم شکستن ازدواج
بارهای خود را به خداوند بسپار! همانطور که گفتم ما گاهی به محراب می آییم و دعا می کنیم و دعا می کنیم و دعا می کنیم. اما وقتی از محراب بلند می شویم، بارهای خود را از محراب برمی داریم و با خود می بریم.
شکستن طلسم نحسی : یاد گرفتن مراقبت های خود بر خداوند من خدمت را به عنوان یک واعظ پسر جوان باپتیست جنوبی شروع کردم. شفای الهی را در بستر بیماری دریافت کردم و شفا یافتم.
لینک مفید : دعا نویسی برای شکستن طلسم
در روزهای اولیه خدمتم، کشیش یک کلیسای محلی، یک کلیسای روستایی بودم. تقریباً همه در کل جامعه به کلیسا آمدند. در آوریل 1937، غسل تعمید روح القدس را دریافت کردم و به زبان های دیگر صحبت کردم.
شکستن طلسم نحسی : در آن روزها که شخصی تعمید روح القدس را دریافت می کرد و به زبان های دیگر صحبت می کرد، توسط کلیساهای فرقه ای طرد می شد. از سوی دیگر، کشیش های زیادی را می شناسم که تعمید روح القدس را دریافت کردند و همچنان به کشیش کلیساهای خود ادامه دادند.
لینک مفید : شکستن طلسم معامله
در واقع، بسیاری از این کشیش ها جماعت خود را به سوی غسل تعمید در روح القدس هدایت کردند. اکثر مردم کلیسای من نیز غسل تعمید روح القدس را دریافت کردند.
شکستن طلسم نحسی : آیا می دانید زمانی که با این مردم پنطیکاستی شروع به معاشرت کردم متوجه شدم؟ دریافتم که آنها بیشتر از من درباره روح القدس می دانستند، اما من بیشتر از آنها درباره ایمان می دانستم.
لینک مفید : شکستن طلسم مار در گنج یابی
وقتی فکر می کنیم نمی توانیم از دیگران بیاموزیم، اشتباه می کنیم. بنابراین من جابجا شدم و شروع به شبانی کردن یک کلیسای پنطیکاستی کردم. من نمی دانستم مشکلات کلیسا وجود دارد تا اینکه وارد یک کلیسای فول انجیل شدم!
شکستن طلسم نحسی : ما در آن کلیسای جامعه فرقه ای که قبلاً کشیش کرده بودم، اصلاً مشکلی نداشتیم. اگر کسی وسوسه میشد نگران باشد، من وسوسه میشدم که در مورد این کلیسای انجیلی کامل که در حال کشیش بودم نگران باشم!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.