شکستن طلسم قدیمی

مقاله علمی

شکستن طلسم قدیمی | آنها می گویند: “کاری را که ما انجام دادیم انجام نده!” تصمیمات جنسی شما در حال حاضر به بزرگسالی منتقل می شود.
وبگاه توسعه اسلامی دارلعلوم الخزرا | بزرگترین اشتباهی که در جوانی میتوانید مرتکب شوید این است که باور داشته باشید که با سایر پسرها متفاوت هستید و به نوعی قویتر هستید.
شکستن طلسم قدیمی
شکستن طلسم قدیمی | ممکن است فکر کنید، من هرگز کاری را که این بچه ها انجام می دهند انجام نمی دهم.
استاد | آنها امروز همان چیزی هستند که شما فردا خواهید شد. امروز، شما همان تصمیماتی را می گیرید که زمانی در نوجوانی می گرفتند.
شکستن طلسم قدیمی | تنها چیزی که می دانیم این است که تعداد بی شماری از مردان متاهل با همسران دوست داشتنی در اتاق خواب خود در حالی که در کنار کامپیوتر خودارضایی می کنند، در اتاق خواب هایشان می خوابند.
چه چیزی شما را اینقدر مطمئن می کند که همین کار را نخواهید کرد؟ افزایش سن شما را از ناخالصی های جنسی رها نمی کند و ازدواج نیز شما را رها نمی کند.
شکستن طلسم قدیمی | دیر یا زود، اگر می خواهید یک رابطه واقعی با مسیح و با زنان زندگی خود داشته باشید، باید به پاکی متعهد شوید.
چرا الان نه؟ قبل از اینکه وارد یک برنامه عملیاتی شویم، باید بیشتر در مورد ریشههای اسارت جنسی صحبت کنیم، که در دو فصل بعدی و با بررسی دوباره داستان فرد انجام خواهیم داد.
شکستن طلسم قدیمی | قسمت دوم چگونه به اینجا رسیدیم پنج 5 توقف کوتاه بیایید به بقیه داستان فرد برگردیم.
پس از گذشت چند سال از زندگی جدید شگفتانگیز خود در مسیح، هر یکشنبه صبح در طول مراسم عبادت کلیسا شروع به تجربه چیزی کردم.
شکستن طلسم قدیمی | به اطراف نگاه می کردم و مردان دیگری را با چشمان بسته می دیدم که آزادانه و شدیداً خدای جهان را می پرستند.
خودم؟ من فقط یک دیوار جدایی بین خداوند و من احساس کردم. فقط با خدا حق نداشتم به عنوان یک مسیحی جدیدتر، نمیتوانستم تصور کنم چه اتفاقی دارد میافتد.
شکستن طلسم قدیمی | همه چیز خوب پیش می رفت و من خیلی تغییر کرده بودم. استدلال کردم شاید این یک رکود موقتی است.
پس از همه، روابط کاهش می یابد و جریان. اما زمان گذشت و چیزی تغییر نکرد. دلیل واقعی این فاصله کم کم متوجه من شد: با وجود همه چیزهایی که تغییر کرده بود.
هنوز نشانه ای از بی اخلاقی جنسی در زندگی من وجود داشت که هر یکشنبه صبح وقتی در لا-زی-بوی راحتم مستقر می شدم و یکشنبه را باز می کردم، ظاهر می شد.
روزنامه صبح بهسرعت درجهای فروشگاه بزرگ را پیدا میکردم و شروع به جستجو در کاغذ روزنامههای رنگی پر از مدلهایی میکردم که با سوتین و شلوار ژست گرفته بودند.
شکستن طلسم قدیمی | مدل ها همیشه خندان بودند. همیشه در دسترس. من دوست داشتم بیش از هر درج آگهی درنگ کنم.
من به خودم اعتراف کردم که اشتباه است، اما این یک چیز کوچک است، به دور از پورن. بنابراین من به تماشای صفحات و خیال پردازی ادامه دادم.
شکستن طلسم قدیمی | گاهی اوقات، یک مدل مرا به یاد دختری میاندازد که زمانی میشناختم، و ذهنم خاطرات دوران با هم بودنمان را دوباره زنده میکرد.
من ترجیح میدهم از صبحهای یکشنبهام با روزنامه لذت ببرم. وقتی خودم را دقیقتر بررسی کردم، متوجه شدم که در زندگیام بیش از نشانهای از بداخلاقی جنسی پنهان شدهام.
شکستن طلسم قدیمی | حتی شوخ طبعی من هم آن را منعکس می کرد. گاهی اوقات عبارت معصومانه یک فرد – حتی از زبان کشیش ما – معنای جنسی دوگانه ای به من وارد می کند.
می خندیدم، اما احساس ناراحتی می کردم. چرا این معانی دوگانه به این راحتی به ذهنم می رسد؟ به یاد آوردم که کتاب مقدس گفته است که چنین چیزهایی نباید در میان مقدسین ذکر شود.
شکستن طلسم قدیمی | من بدتر بودم … حتی به آنها می خندیدم! و چشمان من؟ آنها گرما جویانی بودند که افق را جستجو می کردند و هر هدفی را با حرارت حسی قفل می کردند.
مادران جوان با شلوارک، خم شدهاند تا بچهها را از صندلیهای ماشین بیرون بکشند… بچههای روباهی با روپوشهایی که سوتینهای ضعیفی به تن دارند.
شکستن طلسم قدیمی | دوندههای اسپندکس که با شادی در پیادهروها تکان میخورند… منشیهای خندان با نیم تنههای بزرگ و بلوزهای کوتاه.
چه اتفاقی افتاده است. ? من در تعجب مانده بودم، زیرا می دانستم که خیلی خوب شروع کرده ام. ببینید، من یک خانه کلیسا پیدا کرده بودم و شروع به شرکت در کلاس ازدواج شگفت انگیزی کردم که توسط جوئل باد تدریس می شد.
شکستن طلسم قدیمی | به جز آن شب شرم آور بدون اجرا با جانت که در فصل 3 به آن اشاره کردم، در آن سال تحت آموزش جوئل قرار ملاقاتی نداشتم.
شاید من تنها مردی در تاریخ بودم که یک سال تمام در کلاس زوج های متاهل شرکت کردم بدون اینکه حتی یک قرار مجرد داشته باشم!
شکستن طلسم قدیمی | اما درست قبل از پایان دوازده ماهگی، این دعای ساده را خواندم: خداوندا، من یک سال است که در این کلاس هستم و چیزهای زیادی در مورد زنان یاد گرفتهام، اما هیچ دختر مسیحی را نمیشناسم.
لطفا زنی را به من نشان دهید که این خصوصیات خدایی را در خود دارد. من خواستار قرار، دوست دختر یا همسر نبودم.
شکستن طلسم قدیمی | من فقط می خواستم با کسی با این خصوصیات خدایی آشنا شوم تا شاید بهتر آنها را درک کنم.
خدا خیلی بیشتر از این کار کرد. یک هفته بعد، او من را به همسر آینده ام، برندا معرفی کرد و ما عاشق هم شدیم.
شکستن طلسم قدیمی | مدت کوتاهی پس از اینکه به طور جدی شروع به قرار گذاشتن کردیم، من و برندا تصمیم گرفتیم که قبل از ازدواج پاک بمانیم.
به خاطر تعهدمان به مسیح. او یک باکره بود – و من آرزو داشتم که من بودم. همانطور که خدا در زندگی من به کار ادامه داد، من و برندا ازدواج کردیم
شکستن طلسم قدیمی | ماه عسل در کلرادو رفتیم، سپس در یک ساختمان آپارتمان جدید در لبه مزرعه ذرت در حومه د موین مستقر شدیم.
آیا این یک تکه کوچک از بهشت بود یا چه؟ من حتما اینطور فکر می کردم. زمان گذشت و در ابتدا احساس خوبی داشتم.
شکستن طلسم قدیمی | در حالی که زمانی با دو زن به طور همزمان نامزد بودم، اکنون با خوشحالی با یک زن ازدواج کرده بودم.
در حالی که یک بار در پورنوگرافی غرق شدم، از روز عروسی ام مجله پورنوگرافی نخریده بودم. با توجه به سابقه من، این قابل توجه بود.
- سایت مرجع تعبیر خواب
- پلتفرم آموزش و مشاوره قلب
- سایت مرجع مبلمان و خرید مبل
- وبگاه آموزشی خرد ایران
- کلینیک تخصصی کاشت مو تهرانی
- گروه کلکسیونی ماندگار استایل
