دعانویس برای پولدار شدن

مقاله علمی

دعانویس برای پولدار شدن | چند سال گذشته بسیار پر استرس بوده است. زمانی بود که می توانستم همه چیز را از دست بدهم و به یک مکان بسیار تاریک رفتم.
وبگاه توسعه اسلامی دارلعلوم الخزرا | استرس زیادی احساس کردم، اضطراب زیادی داشتم و وحشت کردم. شاید وقتی جوانتر بودم با همه اینها پیشرفت می کردم، اما با بزرگتر شدن، ذهن و بدن شما برای این کار آماده نمی شوند.
دعانویس برای پولدار شدن
دعانویس برای پولدار شدن | از نظر فیزیکی، پیامها کاملاً واضح بودند – من یک اختلال خواب وحشتناک داشتم و یک سال و نیم ادامه داشت.
استاد | میتوانستم بخوابم، مشکلی نیست، زیرا من گیج شده بودم و بیشتر با آدرنالین زندگی میکردم، اما بعد از آن بیدار میشدم و از دیوارها میپریدم.
دعانویس برای پولدار شدن | دیوید «خوابیدن به نظر یک معجزه بود.» «متاهل هستم، دو بچه دارم، و تجارت من در روسیه است.
من در یک حالت نیمه خواب، نیمه بیدار، نیمه خواب، با ذهنم فقط مزخرفات بی معنی را به هم می ریزم. در تمام طول شب می چرخید و می رفت.
دعانویس برای پولدار شدن | اگر به خواب میرفتم، با خوابهای اضطرابی مواجه میشدم، که در مورد تعقیب یا شکست برای نشت و ناتوانی در یافتن غرفه بود.
چیزهای احمقانه – مانند دیر کردن مداوم؛ یا از دست دادن چیزی خواب باید زمانی باشد که استراحت می کنید.
دعانویس برای پولدار شدن | اما من آنقدر استرس زا دیدم که در واقع از رفتن به رختخواب می ترسم. احساس ناتوانی می کردم و این فقط روح را ویران می کرد.
گاهی بلند میشدم، میرفتم پایین، روی صندلی مینشستم و کتاب میخواندم، یا از خواب بیدار میشدم و یک قرص خواب میخوردم.
دعانویس برای پولدار شدن | هر چند وقت یکبار قبل از خواب یکی از آنها را مصرف میکردم، زیرا خیلی خستهتر از آن بودم که با آن کنار بیایم.
اما قرص های خواب آور واقعاً راه حلی نیستند، نه برای دراز مدت. بعد از اینکه آنها را به هیچ وجه سرحال کردید از خواب بیدار نمی شوید.
دعانویس برای پولدار شدن | و بعد ساعت 6 صبح بچه ها می آمدند و من باید دوباره بیدار می شدم و کار می کردم. خیلی وحشتناک بود که مجبور بودم برای تعامل با فرزندانم تلاش کنم.
احساس می کردم انسانیتم دارد از بین می رود و من دارم تبدیل به یک زامبی می شوم. هر بار که برای کاری سفر می کردم، بدتر بود.
دعانویس برای پولدار شدن | زیرا حرکت در مناطق زمانی کاملاً من را تمام می کرد. گاهی اوقات صبح در یک هتل تصادفی از خواب بیدار میشدم و فقط میگفتم: «این را حل کنید» و در رختخواب میماندم.
من همه چیز را امتحان کردم، از هیپنوتیزم درمانی گرفته تا دکتر خواب، که مرا به کلینیک معرفی کرد و در آنجا سعی کردند داروهای ضد افسردگی را به من تحمیل کنند.
دعانویس برای پولدار شدن | فکر کردم: نه، من افسرده نیستم. این درست نیست من افسرده نبودم؛ من پرکار بودم، اما دمدمی مزاج.
- سایت مرجع تعبیر خواب
- پلتفرم آموزش و مشاوره قلب
- سایت مرجع مبلمان و خرید مبل
- وبگاه آموزشی خرد ایران
- کلینیک تخصصی کاشت مو تهرانی
- گروه کلکسیونی ماندگار استایل
