دعانویس برای مرگ | بارها در محل کار من را جلوی کارگردانم می کشیدند و می دانید. در واقع، این فقط در محل کار نبود. در خانه هم بود. من مقدار زیادی علف هرز میکشیدم.
وبگاه توسعه اسلامی دارلعلوم الخزرا | زیرا قرار است شما را آرام کند – بیشتر زمانی که آن را نمیکشیدم مشکل داشتم. همه چیز من را آزار می داد و واقعاً من را ناامید می کرد.
دعانویس برای مرگ
دعانویس برای مرگ | من موسیقی خودم را دوست دارم و قبلاً می شنیدم که افراد زیادی در مورد آن در آهنگ ها صحبت می کنند.
استاد | من از طرفداران پر و پا قرص رپ هستم و هنرمندانی مانند دامیان مارلی، ناس و آکالا همیشه مدیتیشن را ذکر می کنند.
دعانویس برای مرگ | زندگی در یک شهر بزرگ همینطور است – همه چیز شلوغی است، خشم جاده. . . ممکن است خیلی زیاد باشد. مدیتیشن چیزی بود که مدتی به آن علاقه داشتم.
و بنابراین، یک روز، من فقط مدیتیشن را در گوگل جستجو کردم و اولین وب سایتی که ایجاد شد Will’s بود، بنابراین تصمیم گرفتم یک نگاه سریع داشته باشم.
دعانویس برای مرگ | آنچه را که برای گفتن داشت خواندم و بخشی بود که می گفت: «فقط بیست دقیقه در روز طول می کشد» یا چیزی شبیه به آن، و فکر کردم: بیست دقیقه چیست؟
چیزی نیست. سپس بخش مملو از نظرات دیگران در مورد دوره ها را خواندم و دقیقاً اینگونه گفتم: وای! آیا کاری که فقط برای بیست دقیقه انجام می دهید واقعاً می تواند زندگی شما را تغییر دهد؟
دعانویس برای مرگ | همه این چیزها در حال انجام بود و بنابراین فکر کردم: می دانید چیست؟ من فقط قصد انجام آن را دارم. سخنرانی مقدماتی رایگان – چرا که نه؟
من فقط می روم تا ببینم همه چیز در مورد چیست، تا ببینم آیا واقعی است یا خیر. اولین چیزی که در سخنرانی متوجه شدم این بود که ویل واقعا خوشحال بود.
دعانویس برای مرگ | فکر نمیکنم در تمام زندگیام کسی را به شادی ویل ملاقات کرده باشم. حال و هوای او بسیار مثبت بود، و یادم میآید که فکر میکردم: آیا این مرد بالاست یا چیزی؟
اما در پایان جلسه با این فکر بیرون آمدم: میخواهم آنقدر خوشحال باشم! قبل از رفتن به دوره، همکارانم متقاعد شده بودند که من به نوعی فرقه می پیوندم.
دعانویس برای مرگ | بنابراین، در اولین جلسه ی فردی مان، فوراً از ویل پرسیدم که آیا این همان چیزی است. او فقط شروع به خندیدن کرد و گفت: خوشحالم که این را از من پرسیدی. نه، این یک فرقه نیست.» اما با این حال، حتی زمانی که او صدای شخصیشدهام را به من داد.
من فکر میکردم: فرقه، فرقه، فرقه. نمیتوانستم بفهمم که چگونه آن یک صدا واقعاً زندگی من را تغییر میدهد، اما تصمیم گرفتم فقط با آن ادامه دهم.
دعانویس برای مرگ | بنابراین، ما یک جلسه مدیتیشن داشتیم. احساس آرامش بیشتری داشتم، اما نمیدانستم که آیا بدنم فقط میخواهد در این حالت ذهنی باشد یا این که مدیتیشن باعث آن شده است.
بقیه دوره را واقعاً لذت بخش یافتم. دیدن افرادی که مشکلاتی هم داشتند به نوعی آرامش بخش بود و دانستن دلایل آنها برای انجام این دوره خوب بود.
دعانویس برای مرگ | بسیاری از مردم از کمبود خواب، استرس کاری، اضطراب رنج میبردند، و از آنجایی که انگیزههای مختلفی برای حضور در آنجا وجود داشت.
وقتی به مسائل خشم خود اشاره میکردم واقعاً احساس بیقراری نمیکردم. در طول مدیتیشن گروهی، چیزی بسیار بیشتر از زمانی که آن را به تنهایی انجام می دادم.
دیدگاهتان را بنویسید