آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | فقط یک سال از کالج در کالیفرنیا، خودم را با چهار دوست دختر “مستمر” به طور همزمان دیدم. من با سه نفر از آنها می خوابیدم و در اصل نامزد بودم تا با دو نفر از آنها ازدواج کنم.
وبگاه توسعه اسلامی دارلعلوم الخزرا | هیچ کس از بقیه خبر نداشت. چرا همه اینها را به اشتراک می گذارم؟ اول، بنابراین شما می دانید که من کشش آتشین رابطه جنسی قبل از ازدواج را درک می کنم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | میدونم کجا زندگی میکنی دوم، اگر قبلاً در اطراف میخوابید، اما میدانید که نباید بخوابید، من به شما امید میدهم.
استاد | در عرض دوازده ماه کوتاه، از توانایی نه گفتن در یک کمپینگ خلوت در یک شب مهتابی به این که بتوانم در هر شبی در هر رختخوابی بله بگویم، تبدیل شدم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | همانطور که به زودی خواهید دید، خداوند کل طرز فکر من را در مورد رابطه جنسی قبل از ازدواج تغییر داد.
دو 2 فاصله از خدا حتی وقتی در روزهای مجردی از رختخواب به رختخواب می پریدم، متوجه هیچ مشکلی در زندگی ام نشدم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | اوه، مطمئناً من به صورت پراکنده در کلیسا شرکت می کردم و گهگاه سخنان کشیش در قلبم نفوذ می کرد.
اما او که بود؟ علاوه بر این، من عاشق دوست دخترم بودم. به هیچ کس صدمه ای وارد نشد، من استدلال کردم. اما نامادری من متوجه شد که چیزی اشتباه است.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | پدرم در نهایت دوباره ازدواج کرده بود، و وقتی به خانه در آیووا رفتم، گهگاه مرا از رودخانه به معبد انجیل مولین در مولین، ایلینوی میکشاند.
انجیل در آن کلیسا موعظه شد، اما برای من کل صحنه مضحک بود. من اغلب بدبینانه می خندیدم، فقط به مردم آنجا فکر می کردم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه استنفورد با مدرک ممتاز در جامعه شناسی، در منطقه سانفرانسیسکو به عنوان مشاور سرمایه گذاری مشغول به کار شدم.
یک روز در ماه می، تا دیر وقت در دفتر ماندم. همه به خانه رفته بودند و من را با افکار ناراحت کننده تنها گذاشتند.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | صندلی ام را به اطراف چرخاندم و پاهایم را روی کریدنزا تکیه دادم تا به غروب آفتاب معمولی کالیفرنیا خیره شوم.
هنگامی که خورشید در زیر افق فرو رفت، خدا به نحوی صحنه را با مکاشفه وحشتناک آنچه که من شده بودم قطع کرد. نگاهی به … شما!
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | این یک تجربه متفاوت برای من بود. اوه، من می دانستم خدا کیست و حتی گاهی دعا کرده بودم که او را در زندگی ام نزدیک تر کنم.
اما با این وجود، عصر روز بعد با دانشجوی فارغ التحصیل فرانسوی – یا یکی از سایرین، به رختخواب می رفتم. من هرگز واقعاً منظورم آن دعاها نبود.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | سپس دوباره، کلمه من در آن زمان هرگز معنی زیادی نداشت، و من آن را می دانستم. دوستان من هم این را فهمیدند.
کورکی، یکی از دوستان من، یک اصطلاح عامیانه برای این نقص شخصیت من ابداع کرده بود. به “فرد اوت” قول دادن به جایی بود و بعد ظاهر نشدن، و این عبارت رنگارنگ به بخشی از واژگان در حلقه دوستان من تبدیل شد.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | بعد از آن دعاهای قبلی، من فقط از خدا “فرید” می کردم. اما این بار نه. نمیدانم او آن شب چگونه این کار را در دفتر من در سانفرانسیسکو انجام داد.
اما خدا به من نشان داد که با گناهم چقدر ناامیدکننده زشت شدهام. اشک غم و ناامیدی روی صورتم جاری شد. جایی که زمانی نابینا بودم، حالا میتوانستم ببینم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | فورا، نیاز عمیق و عمیق خود را به یک ناجی دیدم. به دلیل معبد انجیل مولین، می دانستم که به چه کسی مراجعه کنم.
دعای من در آن روز از سادگی یک دل سرچشمه می گرفت: «پروردگارا، من حاضرم با تو کار کنم اگر تو حاضری با من کار کنی.» ایستادم و از دفتر بیرون رفتم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | هنوز کاملاً متوجه نشده بودم که چه کار کرده ام. اما خدا می دانست. در دو هفته اول، به نظر می رسید که بهشت همه چیز را در زندگی من جابجا کرده است و در مدت کوتاهی شغل جدیدی در آیووا داشتم و زندگی جدیدی در پیش داشتم.
و من دوست دخترها را پشت سر گذاشتم! اما این زندگی جدید پیش روی من نبود که مرا متحول می کرد … زندگی جدیدی در من بود.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | اگرچه هنوز به طور قطع نمی دانستم، رویدادی در سفر به خانه من به آیووا نشان داد که خدا به آنجا نقل مکان کرده است.
من در استیمبوت اسپرینگز، کلرادو، توقف کردم تا چند نفر از دوستان استنفورد را ملاقات کنم. پدر یکی از آنها مزرعه ای در خارج از Steamboat داشت.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | بنابراین من مشتاقانه منتظر بودم که چند روز استراحت و کوه راکی را در حالی که از آنجا عبور می کردم، بگذرانم.
وقتی رسیدم، نیاز به یک پیت استاپ داشتم، بنابراین مستقیم به سمت حمام رفتم. وقتی در را باز کردم، دیدم که دیوارها با چینهای مرکزی پلیبوی پوشیده شده بود و فوراً دفع شدم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | من شوکه شده آنجا ایستادم. از وسط چین شوکه شده اید؟ نه، من از تنفرم شوکه شدم. این واکنش از کجای دنیا نشات گرفت؟ تعجب کردم.
به هر حال، ما با فرد استوکر صحبت می کنیم، مردی که تاریخ های ورود مجلات پورنو به داروخانه های محلی را حفظ کرده بود. اونی که کلاس رو رد کرد تا هوس روی صفحات داشته باشه.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | کسی که برای تالارهای مرکزی زندگی می کرد و آنها را برای آخر مثل دسر شیرین ذخیره می کرد. من هرگز در زندگی ام توسط یک نقطه مرکزی دفع نشده بودم.
همانطور که چندین روز در مورد این پیشرفت فکر می کردم، دو و دو را کنار هم قرار ندادم و این «من جدید» را به نماز در دفترم وصل نکردم، اما باید می کردم.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | با نگاه کردن به گذشته، می توانم ببینم که به وضوح نشانه ای از تغییر قلب من بود. وقتی نجات پیدا کردی، خدا قلب جدیدی برای او به تو می دهد.
او در شما زندگی می کند و به شما قدرتی می دهد که برای انجام هر کاری و هر کاری که شما را به انجام آن می خواهد، از جمله دعوت او به پاکی جنسی، به شما می دهد.
آیا شکستن طلسم حقیقت دارد | این زندگی جدید بدون هیچ تلاشی جریان یافت و تمایلات جدید برای انجام خواست خدا بدون توجه من به وجود آمد. همانطور که من به یاد دارم، در طول دو هفته بین غروب من
دیدگاهتان را بنویسید